>p>فرمت فایل: ورد - Word ( -- قابل ویرایش ) تعداد صفحه : 12نگاهی به داستان رستم و سهراب و عملکرد قهرمانان آن خلاصة داستان: روزی رستم « غمی بد دلش ساز نخجیر کرد.» از مرز گذشت، وارد خاک توران شد، گوری شکار و بریان کرد و بخورد و بخفت. سواران تورانی رخش را در دشت دیده به بند کردند. رستم بیدار که شد در جستجوی رخش به سوی سمنگان رفت. شاه سمنگان او را به سرایش مهمان کرد و وعده داد که رخش را مییابد. نیمه شب تهمینه دختر شاه...